منم یکی از اون 11تام !
بچه های ما نداشتن مدرسه فوتبال ، پا گرفتن تو زمین خاکی تو مدرسه تو پارک
یاد نگرفتن از معلمِ اروپایی ، بالا اومدن با گُل کوچیک و با روپایی
نداشتن رژیمای سبزیای خارجی ، نرفتن اردوها و تفریحای کالِجی
زمینایی که حتی نداره جا آبخوری ، توپ پلاستیکی دولایه دروازه ها آجُری
هزارتا داستان که بپیچن از خونه ، همه با لباسایی که بی شک ارزونه
ولی باز همیشه گفتن چقدم خوبه ، بهترین مربی هم که بچه محل بوده
با ایمان ما میریم جلو ، بگو یا مرگ یا ایران ، قهرمانیم ما
با ایمان ما میریم جلو ، بگو یا مرگ یا ایران ، قهرمانیم ما
کم نداشتیم عابدزاده هارو ، با غیرت نبوده کسی راه بندازه مارو
بی منت زحمتارو بِذا پایِ کادو ، نداره یه خارجی حتی یه بابای مارو
که پینه بسته دستش ، خسته هستش ، ولی خُب بازم داره دستِ بخشش
کمرش دیسک داره ولی خَم نیست آره بیست ساله که سَرِپا ایستاده اینا نمره بیست داره
از جنوب تا انزلی من علی کریمی و خسرو حیدری کم ندیدم ، ایرانیا تو جنگ سخت و واسه هم ظریفن ، نمیشه نداریم من همه فَن حریفم
سیر میشدیم تو راه با نون ، کفش رنگ میداد به جورابامون
نمیدادن تو پارک رامون ، امکانات نبود تو باشگامون
زمینامون همیشه توراش پاره توپاش داغون
چهار سالی یه بار اونم شاید ، اگه شانس درِ خونت اومد باید
خودتو بدجور ثابت کنی حساب کن حتی رو همسایت
ما ، هممون پشتِ همدیگه با شعارِ یا زهراییم
ما ، همه کلِّ ایران امسال یکی از اون 11تاییم
یکی از اون 11تاییم ! میریم جلو 11تایی !
با ایمان ما میریم جلو ، بگو یا مرگ یا ایران ، قهرمانیم ما
با ایمان ما میریم جلو ، بگو یا مرگ یا ایران ، قهرمانیم ما